صفحه اول   >  اخبار >  پوزيتيويسم و ابعاد نظري فتنه 88

کد مطلب: 74269

تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 852

به گزارش سلام لردگان به نقل از مشرق - دکتر سهراب صلاحي، رئيس سازمان بسيج اساتيد کشور:
 9 دي را در تاريخ انقلاب اسلامي بايد فتح‌الفتوح ناميد. عزيزاني که با تاريخ انقلاب آشنا هستند و بهتر از من مي‌دانند در رويارويي با هجمه‌هاي سنگين استکبار غرب، رويارويي دهه سوم انقلاب يکي از پيچيده‌ترين و گسترده‌ترين توطئه‌هايي بود که عليه انقلاب شکل گرفت. ما در عمر مبارک سي ساله انقلاب اسلامي دو بار به طور گسترده با غرب‌گرايان در داخل روبرو بوديم که عقبه‌شان در خارج بود.
بار اول در دهه 60 و بار دوم در دهه 80 با يک تفاوت. کساني که در دهه 60 در اين غوغا عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي اقدام کردند، کساني بودند که از ابتدا هم دل در گرو انقلاب نداشتند؛ نيروهايي بودند که از سر ناچاري در بعضي از برهه‌هاي، انقلاب چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب اسلامي، همراهي با ملت را نشان مي‌دادند. جبهه ملي، اعضاي نهضت آزادي؛ اينها کساني بودند که بعضي در  زمان قبل از انقلاب بعضي‌هايشان سابقه مبارزه عليه رژيم شاه را در پرونده خودشان داشتند، شايد به تعبيري بهتر از همه آنها نهضت آزادي‌ها بودند. ولي گرايش آنها به انقلاب هم طوري که مرحوم مهندس بازرگان در سفر آذر ماهي که به پاريس کرد و خدمت حضرت امام (ره) رسيد؛ بعد برگشت. وقتي نقل کرد که چون مردم ايران حضرت آيت‌الله را پذيرفته‌اند من هم مي‌پذيرم.
معنايش اين بود که بنده از نظر فکري، اعتقادي اين اعتقاد را پيدا نکرده‌ام. معلوم است کساني که مي‌گفتند شاه سلطنت کند نه حکومت، اين اعتقادي که حکومت ديني مبتني بر ولي فقيه را برنمي‌تابند، حرفشان را هم صادقانه گفتند؛ چون اکثريت مردم پذيرفته‌اند ما هم مي‌پذيريم. بعد آمدند همراه انقلاب هم شدند؛ نخست وزير هم شدند، اما در مسير ديدند نمي‌توانند با اين حرکت باشند. معلوم است کساني که اسلامشان را بر پايه پوزيتيويستي تفسير مي‌کنند و به دنبال اين هستند که با روش علوم تجربي اسلام را بفهمند، معلوم است که اين ميدان براي‌شان محدود است؛ معلوم است که همراهي نمي‌کنند. اين يک رويارويي که با غرب‌گرايان بود با طيف گسترده. اما غرب‌گرايان دهه 80 چه کساني بودند؟ آنها هم بودند. همانها باقيمانده غرب‌گرايان دهه 60 بودند اما تمايز برجسته‌اي داشتند؛ اينجا، رهبران اين حرکت کساني بودند که در رويارويي با غرب‌گرايان دهه 60 خيلي تند حرکت مي‌کردند؛ خيلي هم انقلابي.
کساني که رفقاي خودشان را متهم مي‌کردند به محافظه‌کاري، شماها در مقابله با آمريکا و غرب و سرمايه‌داري آهسته حرکت مي‌کنيد ما از شما جدا مي‌شويم. جدايي‌شان از جامعه روحانيت علت اصلي‌اش همين بود. گفتند ما مي‌خواهيم مبارزه با آمريکا جدي و محکم باشد، اينجاست نقطه تمايز غرب‌گرايان دهه 80 و دهه 60. چگونه دو طيفي که يک طيف روشنفکري که لانه‌اش در مرکز استراتژيک رياست جمهوري است به رياست آقاي خوئيني‌ها و اساساً اينها معتقدند که بعد از فروپاشي شوروي نسخه‌ي آخر، ليبراليسم مدرنيسم است و ما بايد به آن سمت برويم و طيفي ديگر، به نام مجمع روحانيون که مهم‌ترين اعتراضشان به دوران سازندگي اين است که ارزش‌هاي انقلاب و امام کم‌رنگ شده است. چطور اين دو تا به هم مي‌رسند؟ چطوري وقتي که عده‌اي از دلسوزان نظام و انقلاب در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي سراغ ايشان مي‌روند که آقا اين حرکتي که در دولت شما شروع شده کاري به چپ و راست ندارد همه را از بين خواهد برد.
آقاي خاتمي مي‌گويد من هم يک روحاني هستم. من هم نان امام زمان را خورده‌ام، ولي ديگر نمي‌شود با ولايت فقيه کشور را اداره کرد. اين عضو مجمع روحانيوني است که مهمترين انتقادشان به دولت سازندگي اين است که اين دولت ارزش‌‌هاي‌ انقلاب اسلامي را کم رنگ کرده است. بعد در وزارت کشور، عضو موثر مرکز استراتژيک رياست جمهوري آقاي تاج‌زاده کار گروهي را تشکيل داده مرکب از اساتيد علوم سياسي، جامعه‌شناسي و کساني که مربوط به مسائل سياسي يک هدف را دارند جزوه‌اش را بنده هم دارم اعلام مي‌کند که مدرنيسم جبر است ما بايد واردش شويم. اما ما بچه مسلمانيم مي‌خواهيم اين زايمان دردش کمتر شود. اگر نرويم ما را مي‌گيرند. بعد هم آمدند در مجلس. نماينده‌ي اصلاح طلب شيراز آمد پشت تريبون اعلام کرد که اگر ما امريکا را نپذيريم امريکا ما را از عراق بدتر خواهد کرد. اينها چه کساني بودند؟ اينها بچه‌هاي انقلاب بودند. چرا به اينجا رسيدند؟ اين بسيار نکته‌ي مهمي است. اين تحليل، تحليل بسيار مهمي است. ما بايد اين را واکاوي کنيم براي اينکه ريزش‌هايمان کمتر شود. اين را بايد درست دنبال کنيم. کساني که در دهه‌ي 80 در رأس يک توطئه‌ي بزرگ و پيچيده قرار مي‌گيرند که مردم ايران براي مقابله با آن 8 ماه تلاش کردند.
8 ماه تا مردم زواياي پيچيده‌ي اين توطئه را متوجه شوند طول کشيد. شما اين جمله‌ي نخست وزير وقت دولت انگلستان را نگاه کنيد، وقتي که گفتند شما گفته بوديد که کار تمام است اين دوره کار جمهوري اسلامي تمام است چرا نشد؟ اوباما بلافاصله مي‌آيد روي صفحه‌ي تلويزيون. چرا سارکوزي مي‌آيد؟ چرا نخست وزير انگلستان مي‌آيد؟ چرا صدر اعظم آلمان فوري مي‌آيد؟ معلوم است که از قبل آمادگي داشتند وگرنه اينها معمولاً اگر يک جرياني اتفاق بيفتد در دنيا يکي دو هفته مي‌نشينند تجزيه تحليل مي‌کنند، بعد موضع مي‌گيرند. نخست وزير انگلستان دو بار دو تا اعتراف کرد. اول اينکه ما بايد اعتراف کنيم که خدا هم ايراني است. دوم اينکه رهبري در ايران خيلي قدرتمند است. قدرت رهبري از دين است و از مردم. اين راهبرد مردمي مبارزه با استبداد و مبارزه با استعمار، راهبردي بود که در دهه‌ي 40 امام (ره) بنيان گذاشت و امروز ما جلوه‌هايش را در نيويورک و واشنگتن مي‌بينيم. اين راهبرد مبارزه‌ي مردمي را ما امروز جلوه‌هايش را در اروپا و امريکا مي‌بينيم. اين اساس قدرت نرم جمهوري اسلامي است. قدرت مردمي همراه با شعور و فهم و درک و بصيرت. قدرت منطقي و اغناسازي جمهوري اسلامي. هيچ جنگ نرمي توان مقابله با اين قدرت نرم را نخواهد داشت. جنگ نرم از ابزارهاي قوي برخوردار است اما پيام ندارد. آنچه که قلب مردم را تسخير مي‌کند پيام است و پيام امروز از آن ملت بزرگ ايران است. توطئه‌ي بسيار پيچيده‌اي را مردم خفه کردند. کودتاي بسيار پيچيده‌اي را مردم خفه کردند. کسي که بر سر سفره‌ي رياست جمهوري اسلامي 8سال نشست به آوازه رسيد، سر از اتاق فکر جورج سوروس بيرون آورد. اين چيست؟ و چگونه امروز فتنه به انحراف تلاش مي‌کنند که در اين انتخابات حرکت پيچيده‌ي ديگري انجام دهند. دشمن براي انتخابات بعدي ما از راهي که در دوره‌ي قبل رفت نخواهد آمد. راه جديد را دنبال مي‌کند.
نيروهاي انقلاب بايد بصيرت و آشنايي‌شان را و معرفتشان را بيفزايند تا بتوانند توطئه‌هاي دشمن را يکي بعد از ديگري کشف و خنثي کنند. اميدواريم که در واکاوي و شناخت ريشه‌هاي اين توطئه‌‌ي بزرگ و اين کودتاي بزرگ بيش از گذشته همت بگذاريم تا به فضل خدا توطئه‌هاي بعدي دشمن که مطمئناً پيچيده‌تر خواهد بود، مطمئناً از راهها و ابزارهاي ديگري وارد خواهند شد را ملت بزرگ ايران کشف و خنثي بکند. اميدوارم که خداوند به ما توفيق بدهد که با اطاعت از ولي امر مسلمين حضرت آيت الله العظمي امام خامنه‌اي (مدظلّه العالي) اين تجربة گرانقدر رهبري ديني را در نهضت اسلامي بيش از گذشته بتوانيم به خصوص امروز به دنياي اسلام ارائه بدهيم و در حرکت‌هايي که امروز جاي جاي جهان اسلام را به فضل خدا فرا گرفته و اين همان بشارتي بود که حضرت امام به ما داد فرمود: اين نهضتي که شروع شده است نظام پادشاهي را در اين کشور سرنگون خواهد کرد. حکومت اسلامي در اين کشور مستقر خواهد شد. استقرار حکومت اسلامي در اين کشور باعث خواهد شد که جهان اسلام از زير سلطه‌ي مستکبرين و سلطه‌ي کفار و مستبدين خارج شود و به فضل خدا براي استقرار حکومت جهاني اسلام فراهم شود.